احمدی نژاد در سالن نسبتاً بزرگی وعظ میکند که بجزخودش همه بدون استثناء عمامه به سر دارند. جالب است تا حالا نه دیده و نه شنیده بودیم و نه به خیالمان میرسید که یک عمامه ندار برای یک سری عمامه دار وعظ کند. انگاری دورۀ آخر زمان است. خر دّجال همین دور و براست. سر و کله ش دارد پیدا میشود.
من حوصله کردم و قسمتی از عین حرفهای نامبرده را روی کاغذ ثبت کردم. فکر کردم بد نیست من هم کمک کنم تا تعداد بیشتری آنرا بشنوند. میگوید: " بعضی ها ظاهر دشمن را میبینند. باطنش را نمیبینند یا توجه نمیکنند. همینهائی که اومدند عراق را اشغال کردند، درسته ظاهرش اینه که اومدند نفتو ببرند، منطقه را بچاپند. میری یک لایه پشتش میبینی اینها تحلیل دارند. مطلع شدند که بناست در این منطقه یه اتفاقی بیفته. یک دست الهی بیرون بیاد و ریشه ظلم را در جهان بکنَد.
تو(ی) خودشون این حرفها رو دارند میزنند. اونها اینقدر توجه دارند به قضیه. بعضی ها توجه دارند به قضیه. بعضی ها خیال میکنند امام در این غَیبت ( تلفظ آخوندی غیبت) رفته یه جایی مشغول زندگی خودشه، کاری به کار عالم نداره. چون اگر کاری به کار عالم نداشت، وجودی باقی نمیموند. همۀ هستی به هم میریخت. امام مدیریت میکند جهان رو"
امیدوارم شما هم تا آخر حوصله کردید و حرفهای ایشان را بدون اینکه عصبی بشوید خواندید. لابد بسیاری خواهند گفت که این حرفهای معمول جناح بندیهای داخل حکومت است که رو به هرچه بیشتر داغ شدن میرود. این حرفشان هم درست است. میتوان از این زاویه هم به آن نگاهی کرد که آینده جمهوری اسلامی دارد دستخوش تلاطمات به مراتب حادتری در داخل دستگاه و کل ابواب جمعی ریز و درشت حاکمیت اسلامی میشود. منتها من فعلاً کاری به این بررسی ندارم. قصدم این است که یک نگاه "اجتماعی- سیاسی" تری به حرفهای او داشته باشیم. از این بابت هم لابد هر کسی نظر خودش را دارد، برخی همنظرند، برخی هم اختلاف نظر دارند. من هم نظری دارم. فکر کردم بد نیست شما هم بشنوید.
فکرکنم احمدی نژاد از این نظر درست میگوید که آمریکاییها و بطور اعم غربیها آگاهانه و حساب شده به عراق حمله کردند. نشانش هم بمب گذاشتن توی حرم عسکرین بود. معروف است که این مکان سردابه ای داشت که "امام" وقتی که خردسال بود رفته بود درآن و دیگر برنگشته بود. هرچه چراغ بردند و گشتند او را در سردابه نیافتند. گفتند از اینجا نقب زده رفته به چاهی که نزدیک اینجاست. خب، تصورش را بکنید. چرا داخل چاه بمب نینداختند؟ لابد فرصت دادند که امام به ایران فرار کند. بعد از آن بود که "امام" به مملکت "گل و بلبل" پناهنده شد و در کنار عمه جانش کلی برایش چراغانی کردند. ولی هنوز وقت ظهور نبود. طلفلک دوباره مجبور شد برود ته چاه. همین روزها خلاص میشود. حالا دیگر آخرهای ته چاه ماندش است.
میدانند که حکومتشان بالقوه از جانب مردم تهدید میشود. لیرغم افت و خیزهای موجود در تعرض جامعه به کل حاکمیت، شبح تهدید برای درهم پیچیده شدن طومار اقتدارشان یک لحظه ترکشان نمیکند. روزنامه هایشان شروع کرده اند دزدی گرگیهای های همدیگر را لو دادن. تنها یک فقره بنا به گفتۀ لاریجانی رئیس قبیله مافیای مجلس اسلامی، شهردار قم با یک رقم مطّول الارقام ِ پول، غیبش زده است. پس تا اینجا دوتا آدم غیبی در قم وجود دارد. منتها این دومی بجای توی چاه رفتن در پستوی خانۀ یکی از همین آیت الله های اسم و رسمدار قایم شده. مصباح یزدی این وسط مشکوک میزند. نمیدانم شاید هم تا حالا طرف سر از کانادا و یا استرالیا در آورده باشد. چندان نباید نگرانش باشند. همین روزها یک شعبه کوچک سرمایه اسلامی آنجا باز میکند. چیزی که این وسط قابل توجه است این است که شهردار قم دزدی کرده و غیبش زده منتها لاریجانی در ادامۀ اظهار این خبر، ملاهای قم را به کنار گذاشتن تفرقه و چند دستگی اندرز میدهد. معلوم میشود که بالا کشیدن این رقم کلان کار یک نفر نبوده. با توجه به گفته لاریجانی، مثل روز روشن است که در میان دعواها و کشمکشهای دستجات اسلامی هر یک به ذعامت یک یا چند آیت اللۀ عمامه کلان، یکی از دستجات، پول و شهردار را با هم غیب کرده.
خب، برویم سر داستان احمدی نژاد. او میگوید، "امام بیکار ننشسته، مدیریت میکند جهان را". راستش اگر این حرف احمدی نژاد درست باشد با این اوضاع وخیمی که هم اکنون جهان به آن مبتلاست، باید آفتابه گرفت به این مدیریت. مخصوصاً به مدیریتش در سرزمین "گل و بلبل" عمه جان و شرکا، باید دوبار نه بلکه سه بار آفتابه گرفت.
از جهتی فکر میکنم که منظور مکلائی که برای ملاهای عمامه دار وعظ میکند، همین است که گفته باشد امام زمان جهان را با مدیریتش به قهقرا و دم پرتگاه میبرد. نتیجه منطقی حرف احمدی نژاد غیر این چه میتواند باشد؟ اتفاقاً پایه اعتقادی ظهورامام زمان همین است. اصولگرا و دوم خردادی ندارد. اعتقاد به اینکه "امام زمان وقتی می آید که فساد و تباهی و کشت وکشتار، همه دنیا را فرا گرفته باشد" را حتی اسلام دوستان خجولی از جنس "باید به اعتقاد مردم احترام گذاشت" هم نمیتوانند انکار کنند. نمیتوانند انکار کنند آنچه را که ما در شرعیات مدرسه میخواندیم و همان زمان کودکی با هراس فکر میکردیم چه خدای مخوفی، چه جلاد ِبی رحمی، را ملاهایی نظیر باهنر و بهشتی و امثالهم یاد بچه های مدرسه میدادند. تازه اینها "باسوادها" یشان بودند چه رسد به آیت الله های قم. همینجا ماهیّت حکومت مافیای سرمایه اسلامی هم آشکار میشود که تداوم اقتدار سیاسی دم و دستگاهشان تنها با توجیه فلسفه مهدویت و سبعیت موجود در آن امکان پذیر است.
فلسفه امام زمان براین مبتنی است که مردم باید هرچه بیشتر و بیشتر زجر بکشند، چپاول و تباهی باید به حد اشباع برسد تا امام طاقتش تنگ شود و ظهور کند. حسن کار در این است که این پروسه اسلامی ظهور امام زمان، زمان ظهور را معلوم نمیکند. مکانیزمش این است که هرچه زندگی مردم تباه و تباهتر شود، آقا رغبت بیشتری برای ظهور نشان میدهد. اتفاقاً احمدی نژاد با این حرف به مثابه رکابدار امام زمان، به حملۀ آمریکا و غرب به عراق و افغانستان هم کردیت الهی میدهد. کاری که آنها کردند هم بجز تباهی و نابودی زندگی مردم آن نواحی ثمر دیگری نداد. بنابراین، مطابق "دکترین مهدویت"، غربیها آمدند تا کمک کنند امام زمان زودتر ظهور کند. پس اگر اینطور است، ارتشهای غربی هم جزوه لشکر آقا امام زمانند. قدرت الهی را بنگرید. دشمن خودش دارد آگاهانه زمان ظهور بقیت الله را تسریع میکند! بی جحت نیست که گفته میشود، "آنها تحلیل دارند . . . و آنها اینقدر توجه دارند به قضیه"، "ظاهرش این است که اومدند نفتو ببرند و منطقه را بچاپند"، منتها باطنشان چیزی جز کمک به پیش انداختن ظهور آقا امام نیست. روی همین حساب معروف است که میگویند، "عدو خودش میداند که با نیت خیر عراق را به ویرانی کشانده"!
مردمی را که دیگر همه چیزشان را فهمیده اند گرسنه نگهداشتند. دستمزد کارگر و معلم و پرستار و هرچه دستمزد بگیر است را روز روشن با وقاحت بالا میکشند. روز به روز برای چپاول ثروت جامعه تعجیلشان بیشتر میشود. انگار دارند دنبالشان میکنند. احمدی نژاد شده است رکابدار امام زمان. جفنگیات تحویل مردم میدهند. همینکه اسلامیون به جفنگ گفتن افتاده اند نشانه قطعیت زمین خوردن اسلام سیاسی در ایران و متعاقب آن در کل منطقه و جهان است.
بیست و چهارم نوامبر ۲۰۰۸